دست نوشته های یک امام صادقی

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم***موجیم که آسودگی ما عدم ماست

دست نوشته های یک امام صادقی

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم***موجیم که آسودگی ما عدم ماست

دست نوشته های یک امام صادقی

دیروز از هرچه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم! آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز! دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود! جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد! الهی نصیرمان باش تا بصیر باشیم و از مسیر برنگردیم.
(سردار شهید شوشتری)
بودن یا نبودن مسئله این است!
راه اصلاح یک مملکتی فرهنگ آن مملکت است؛ اصلاح باید از فرهنگ شروع بشود. دست استعمار توی فرهنگ ما کارهای بزرگ می‌کند؛ نمی‌گذارد جوان‌های ما مستقل بار بیایند. نمی‌گذارد در دانشگاه‌ جوانهای ما درست رشد بکنند. اینها را از بچگی یک‌طوری می‌کنند که وقتی بزرگ شدند، اسلام هیچ و آنها همه، همه چیز. اگر فرهنگ درست بشود، یک مملکت اصلاح می‌شود.امام خمینی 1343

نویسندگان

۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است


شاید همه ما بارها این را شنیده ایم که ولایت مطلقه فقیه را عین دیکتاتوری می دانند ، بسیاری از افراد این گونه می پندارند که اختیارات معصوم را به غیر معصوم دادن قابل قبول نیست زیرا قدرت فساد آور است و قدرت مطلقه هم مطلقا فساد آور است!

اولا در پاسخ به این افراد باید گفت که قدرت همیشه فساد آور نیست و برای تایید حرفمان هم میتوان به نمونه های تاریخی از حکومت هایی اشاره نمود که نه تنها فساد آور نبوده اند بلکه مردم توانسته اند در سایه آن طعم حقیقی عدالت را هم بچشند مانند حکومت امیر المومنین علی علیه السلام.

ثانیا اشکال این افراد این است که حکومت را تنها در دو نوع خلاصه می کنند : 1- حکومت مبتنی بر اراده مردم ( دموکراسی) 2- حکومت مبتنی بر اراده یک فرد ( دیکتاتوری)؛ اما این تقسیم بندی ناقص، باعث تنیجه ناقص از سوی این افراد می گردد که حکومتی که مبتنی بر اراده مردم به صورت کامل نباشد پس دیکتاتوری است ! در حالیکه نوع سومی از حکومت وجود دارد که مبتنی بر اراده خداوند است  که ولات فقیه هم در نوع سوم از این تقسیم بندی قرار می گیرد که نمی توان آن را دیکتاتوری دانست.

از طرفی باید دید که مطلقه بودن ولایت فقیه به چه معنی است ؟  آیا مطلقه بودن در برابر مقیده بودن قرار می گیرد ؟ به عبارت دیگر آیا ولایت مطلقه فقیه بدون هیچ قیدی است و آزاد و رها ست یا خیر؟

بسیاری از ما می پنداریم که ولایت مطلقه در برابر ولایت مقیده است و یعنی اینکه هیچ قیدی در بر ندارد و ولی فقیه آزاد است که هر چه می خواهد انجام دهد! در حالیکه ولایت مطلقه در برابر ولایت محدده قرار می گیرد یعنی که هیچ محدودیتی ندارد در حالیکه دارای قید می باشد. اینکه حضرت امام (ره ) فرمودند : «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است» از این رو میباشد(ایشان نفرموده اند که ولی فقیه همان رسول الله (ص) است )

پیامبر (ص) دارای شئونی بودند از جمله اینکه همسر بودند برای حضرت خدیجه (س) ، پدر بودند برای فرزندانشان، نبی بودند برای دریافت و ابلاغ وحی و حاکم جامعه بودند و دارای اختیارات سیاسی و اجتماعی و ... .از آن جایی که پیامبر اسوه حسنه ای برای ما به شمار میروند در نتیجه ما هم در شئون مختلف زندگی مان باید مانند ایشان باشیم مثلا همانطور که حضرت در شان پدر بودن دارای وظایف و اختیاراتی بودند ما هم دارای همان وظایف و اختیارات در قبال فرزندانمان هستیم. از این رو ولی فقیه نیز که دارای شان حاکم جامعه است باید دارای همان اختیارات و وظایف رسول الله در جامعه باشد. این عاقلانه نیست که ولی فقیه را جای پیامبر در جامعه بنشانیم و وظایف ایشان را در حوزه جامعه به فقیه بدهیم ولی اختیارات ایشان را به او ندهیم.

ممکن است پرسیده شود که ولی فقیه که معصوم نیست که به او اختیارات رسول الله را بدهیم؟

اولا برای همین است که معرفی ولی فقیه دارای ساز و کاری است که علاوه بر اینکه او را به مردم معرفی کنند ، هر لحظه نیز عدالت او را بررسی می نمایند  تا اینکه با کوچکترین خطایی سقوط ولایت او را اعلام نمایند . نکته ای که نباید از آن غافل ماند این است که ولایت مطلقه فقیه مقید به قوانین دین و شریعت اسلام است و خارج از آن نمی تواند تصمیمی بگیرد پس در چارچوب دین هیچ محدودیتی برای ولی فقیه وجود نخواهد داشت.

 در این میان گروهی از فقها که ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارند آن را محدود به امور حسبه می دانند ، امور حسبه اموری است که شارع به ترک آن راضی نباشد مثل امور ایتام ، اداره اموال بدون صاحب، قضاوت و ... . اما موافقان ولایت فقیه معتقدند که غیر از مواردی که از شئون نبی است ، بقیه در حوزه اختیارات ولی فقیه است ؛ مرحوم نائینی استدلال جالبی دارند ایشان معتقدند که اگر دایره اختیارات ولی فقیه ، فقط امور حسبه باشد پس اداره حکومت هم جز امور حسبه محسوب می شود  چرا که خداوند به ترک حکومت راضی نیست ایشان در ادامه استدلال می کنند که نمی توان ولی فقیه را جای معصوم نشاند ولی وظایف و اختیارات معصوم را به او نداد.

پس ولایت مطلقه فقیه مقید به احکام شریعت است و در این چارچوب کاملا آزاد است که جامعه اسلامی را به سر حد کمال خود در زمان غیبت امام معصوم برساند و هرگونه لغزشی توسط سازو کار مجلس خبرگان رهبری رصد می شود تا در صورت خطا ، سقوط ولایت او اعلام گردد.

ادامه دارد....

پی نوشت:

سه سوال از آیت الله سیستانی درباره ولایت فقیه:

پرسش: آیا ولایت فقیه تحقیقی است یا تقلیدی؟

پاسخ: تقلیدی است.

پرسش: نظر معظم له درباره ولایت فقیه چیست؟

پاسخ: ولایت در آن چه ـ به اصطلاح فقها ـ امور حسبیه خوانده می‌شود برای هر فقیهی که جامع شرایط تقلید باشد ثابت است و اما در امور عامه که نظم جامعه اسلامی بر آنها متوقف است، هم در شخص فقیه و هم در شرایط به کار بستن ولایت امور دیگری معتبر است، از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنین.

پرسش: می‌خواستم بدانم اگر حکم مرجع تقلیدی با حکم ولی فقیه فرق داشت، مقلد باید از کدام اطاعت کند؟

پاسخ: حکم کسی ولایت شرعی دارد، در امور عامّه [که] نظام جامعه و معاش مردم بر آن مبتنی است بر همه نافذ است حتی بر مجتهدین دیگر، مگر اینکه علم به خطا بودن آن یا مخالفتش با آنچه از کتاب و سنت قطعاً ثابت شده داشته باشد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۴۵
محمد مهدی رجب بیگی
یکشنبه چهاردهم خرداد 1391
در دو قسمت قبل به بررسی دلالیل عقلی ضرورت وجود ولایت فقیه پرداختیم در این قسمت به دلایل نقلی خواهیم پرداخت، در این زمینه دلایل نقلی بسیاری وجود دارد که تنها به برخی از آن‌ها اشاره خواهم کرد:

1.روایات:

اولین روایت از عمر بن حنظله از امام صادق (ع) نقل می‌کند که از ایشان می‌پرسند که دو نفر از شیعیان در مورد قرض یامیراث اختلافی داشتند و سراغ حاکم رفتند، حکمش چیست؟ ایشان فرمودند: اگر از حاکم جور حتی حق خود را گرفته باشند، حرام است. (اصول کافی، ج 1، حدیث دهم)

دومین روایت از پیامبر اکرم (ص) است که می‌فرمایند:خدایا جانشینان مرا رحمت کن (سه بار این را تکرار می‌فرمایند) از ایشان پرسیده می‌شود که جانشینان شما چه کسانی هستند؟ می‌فرمایند: کسانی که بعد از من می‌آیند حدیث و سنت مرا نقل می‌کنند و به مردم می‌آموزند. (وسائل الشیعه، ج 18، ص 66)

سومین روایت از پیامبر (ص) است که می‌فرمایند: به راستی علما وارثان پیامبرانند. پیامبران هیچ پولی به جا نمی‌گذارند به که علم به جا می‌گذارند. (اصول کافی، ج 1، حدیث، 42)

چهارمین حدیث از امام کاظم (ع) است که می‌فرمایند: هنگامی که فقیهی مومن بمیرد، فرشتگان بر او می‌گریند و قطعات زمینی که بر آن عبادت می‌کرد و در های آسمانی که با اعمالش به آن فرا می‌رفته، می‌گریند. در دژ اسلام شکافی پدیدار خواهد شد که هرگز ترمیم نخواهد شد زیرا دژهای اسلامند و برای اسلام نقش حصار مدینه برای مدینه را دارند. (اصول کافی، ج 1، حدیث سوم)

پنجمین روایت از پیامبر (ص) است که می‌فرمایند: فقها امین و مورد اعتماد پیامبرند تا هنگامی که وارد مطامع و لذایذ دنیا نشده باشند. وارد شدن آن‌ها تا زمانی است که وارد پیروی کردن قدرت حاکم نشده باشند در این صورت باید از پیروی کردن ایشان بپرهیزند. (اصول کافی، ج 1، حدیث 5)

ششمین روایت از حضرت مهدی (عج) است که اسحاق بن یعقوب نامه ای خدمت ایشان می‌نویسند، ایشان پاسخ می‌دهند:

«و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم»

«در حوادثی که رخ می‌دهد به کسانی که حدیث ما را روایت می‌کنند رجوع کنید که اینان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم»

این معروف‌ترین حدیثی است که بر ولایت فقیه دلالت می‌کند.

2.اجماع:

اجماع به عنوان یکی از دلایل نقلی، اتفاقی از علمایست که به تایید معصوم برسد که البته امروز اجماع نداریم حداکثر اجماع برای قرن پنجم است. مرحوم حسینی عاملی در کتاب مصباح الکرامة ادعا می‌کند که ولایت فقیه یک بحث اجماعی است یعنی از همان عصر معصوم تا به امروز هیچ عالمی نیست که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد. البته ذکر این نکته مهم است که هیچ فقیهی، ولایت فقیه را انکار نمی‌کند و اختلاف تنها بر سر اختیارات ولی فقیه است.

پی نوشت:

البته آیات هم وارد در بحث دلایل نقلی است که چون در قسمت اول به فراخور موضوع اشاره کردم دوباره مطرح نشد.

ادامه دارد...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۴۴
محمد مهدی رجب بیگی
ند وقت پیش حرف جالبی را از یکی از روشنفکر نماهای اطرافم شنیدم که با واقعه امروز مرتبط است. او علت انهدام هواپیمای مسافر بری ایرباس در خلیج فارس توسط ناو آمریکایی را این می دانست که در سایه این هواپیما یک هواپیمای اف- 14 در حال حرکت بود که ناخدا ناو آمریکایی، هواپیمای اف-14 را هدف قرار داده بود اما به دلیل نزدیکی به ایرباس برخورد کرده است! ابتدا فکر کردم که این داستان ساخته و پرداخته ذهن خودش است اما از آنجا که ذهن این افراد همچون طوطی حرفهای دیگران را بلغور می کنند با جستجوی کوچکی در اینترنت متوجه شدم که این داستان بسیار مهیج ساخته و پرداخته ذهن بیمار آقای نوریزاد است!

در این داستان مهیج  سوالی ذهن مرا به خود مشغول کرده است، اینکه این داستان مهیج که به ذهن نوریزاد خطور کرده از کجا آب می خورد؟

سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری جلسه ای در 23 تیر ماه 1367 در کانادا با حضور نمایندگان دو طرف تشکیل داد  که نماینده آمریکا ادعا کرد:

«در روزهای -- و -- جولای، منطقه خلیج فارس ناامن بود. کشتی های مختلفی از جمله یک کشتی پاکستانی و لیبریایی هدف حمله قرار گرفتند. در همان روز یک هواپیمای F_14 و یک هواپیمای مسافربری از فرودگاه بندرعباس برخاستند. به رغم تلاش های ناو وینسنس برای شناسایی هواپیما ازجانب این هواپیما پاسخی دریافت نشد و فرمانده ناو برای دفاع از خود به سوی هواپیما شلیک کرد.»

این ادعا در حالی است که دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمی‌داد. به علاوه این که  این هواپیما در دالان هوایی بین المللی در حال پرواز بوده و از نظر قوانین بین المللی نه حق داشته که به وی اخطار حمله دهند و نه ابا سرعتی که در حال حرکت بوده می تونسته در سایه یک اف -14 باشد!

چهار سال بعد روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی که حاوی چندین نکته تازه بود، گفت که ناو وینسنس در آب‌های فلات قاره ایران بوده است نه در آب‌های بین المللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته شده است. همچنین دریا سالار «ویلیام کراو»، رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا بعدها در گفت‌وگو با بی بی سی تاکیدکرد: ناو «وینسنس» بدون هیچ دلیل روشنی با وجود برخورداری از توپ‌ها و موشک‌های دوربرد به کرانه آبهای ایران آمده بود. هدف آمریکا، نه تنها ساقط کردن هواپیمای ایرباس ایران، بلکه وادار کردن جمهوری اسلامی به پذیرش صلح و پایان جنگ تحمیلی بود. چنان‏که رونالد ریگان، رییس جمهور وقت آمریکا در این زمینه اظهار داشت: "این فاجعه (سقوط هواپیمای مسافربری ایران از سوی آمریکا) ضرورت دست‏یابی به برقراری صلح را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است".

حال که این ادعا و داستانها در گزارش سازمان ملل درباه این واقعه به اثبات نرسیده و اینکه دولت آمریکا حاضر به پرداخت غرامت به خانواده قربانیان شده برای ما محرز است که این حادثه بر اثر اشتباه نبوده و حتی داستان ساختگیشان هم آنقدر بی پایه است که از نظر کارشناسان خودشان هم قابل اثبات نیست. نمیدانم که آقای نوریزاد بعد از این همه سال، به جای اینکه به فکر مردمشان باشند و با این داستانها نمک به زخم آنها نباشند به فکر توجیه نمودن آن واقعه دلخراش هستند و از همه جالبتر اینکه عده ای هم در داخل این ادعای بی پایه را بلغور میکنند واین از همه عجیبتر است!

دل نوشت:

ای کاش برخی باور می کردند که آمریکا دشمن قسم خورده ماست!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۲۲
محمد مهدی رجب بیگی

دلایل عقلی بر ضرورت وجود ولایت فقیه:

ابتدا به طور اجمالی می توان دلایل را به شش دسته تقسیم نمود:

1-       نیاز جامعه اسلامی به حکومت

2-       قاعده لطف

3-       ادعای اسلام به پاسخگویی به همه نیاز ها

4-       نوع خاص احکام اسلامی

5-       وجود فقها در زمان خود اهل بیت علیهم السلام

6-       فقیه نزدیکترین مصداق به معصوم است

در توضیح دلایل عقلی به ترتیب پیش خواهیم رفت.

1-       بر اساس آنچه در قسمت قبلی گذشت دانستیم که ضرورت تشکیل جامعه بر هیچ کس پوشیده نیست و حتی برخی از اندیشمندان غربی نیز به قرارداد اجتماعی برای رسیدن به منافع فردی اشاره نمو ده اند. پس اگر بپذیریم که جامعه نیاز به حکومت دارد باید بپذیریم که جامعه اسلامی هم نیاز به حکومت دارد علاوه بر این در قرآن هم تاکیدات بسیاری بر حفظ وحدت بین مسلمین داریم از جمله:

-          واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا

-          و لا تنازعوا فتبشلوا و تذهب ریحکم

جامعه ای که اینقدر به وحدت تاکید دارد چاره ای جز تشکیل حکومت برای رسیدن به این وحدت ندارد.

2-       بر اساس قاعده لطف که خداوند همه مارا خلق نموده و ما نیازمند به هدایت او هستیم و از آنجایی که پروردگار ما لطیف است باید برای ما هدایتگر بفرستد تا مردم بعد از آن هیچ عذری نداشته باشند که اگر برای ما پیامبر می فرستادی ما گمراه نمی شدیم. در زمان پیامبران قاعده لطف از طریق آنها بود و در زمان ائمه این قاعده بوسیله آنها بود اما حالا چطور ؟ اگر خداوند در برهه ای از زمان افراد را رها کند بر خلاف لیطیف بودن او ست! خداوند باید برای ما هدایت گر می فرستاد زیرا ما نه در زمان پیامبر و نه در زمان ائمه زندگی نمی کنیم! ما در زمان غیبت معصوم از هادی بی نیاز نیستیم و به همان دلیلی که قاعده لطف فرستادن پیامبر و امام را ایجاد می کند باید در این زمان هم به فکر هادی برای ما باشد.

3-       دین اسلام داعیه دار پاسخگویی به همه نیاز های بشری است همانطور که خداونددر آیه قرآن می فرمایند « الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت لکم نعمتی »خداوند در این آیه می فرمایند که امروز دین را کامل نمودم پس دینی که ادعا می کند برای همه نیازهای ما برنامه دارد برای نیاز به حکومت برای جامعه اسلامی نمیتواند برنامه ای نداشته باشد .

4-       در قرآن احکامی می بینیم که بدون حکومت اجرا نمی شود و قابلیت اجرا ندارد از جمله این احکام عبارتند از:

 

-          نماز:

آیا بدون حکومت نمی توان نماز را بر پا کرد؟در پاسخ به این سوال باید گفت خیر زیرا اصل در جامعه اسلامی بر جماعت است و در صورتی که برگزاری نماز جماعت امکان نداشته باشد می توان نماز را به فرادی اقامه نمود. حال چه کسی باید امام جماعت را تعیین نماید؟ چه کسی باید امام جمعه را که فرد اجلی نماز های جماعت است را تعیین نماید ؟ اگر پاسخ داده شود که خود فقها از بین خود انتخاب کنند باید گفت که احتمال اختلاف وجود دارد و یا اصلا چه کسانی می توانند بری این کار کاندید شوند؟ چه کسی تشخیص می دهد که چه زمانی باید نماز عید قربان و عید فطر خواند؟و...

خوب شاید پریده شود امروز هم که در جامعه اسلامی هستیم در تعیین زمان خواندن نماز عید فطر اختلاف است؟

در بین مراجع فقط چند تن از ایشان معتقدند که رویت هلال از شئونات حاکم نیست از جمله این مراجع حضرات عظام آیت الله خویی، آیت الله سیستانی و آیت الله وحید و آیت الله تبریزی هستند (که البته دو تن از این آیات عظام فوت نموده اند) در زمان امام خمینی (ره) هم بین ایشان وآیت الله خویی بر سر این مساله اختلاف بود اما این قضیه از سال 83 بزرگ شد ورنگ و بوی سیاسی گرفت. یادم می آید برای اولین بار که آیت الله بهجت در مسجد فاطمیه قم نماز عید فطر را خواندند همانجا سوال پرسیدند که آیا آیت الله خامنه ای رویت هلال را اعلام نموده اند ؟ که پاسخ می دهند ، خیر و ایشان می فرمایند این نماز در این جا بماند.

-          روزه و اعتکاف:

اعتکاف در مسجد جامع باید برگزار شود، در تهران که 6 مسجد جامع بیشتر نداریم حال با این حجم داوطلبان باید چه کرد؟ در این جا حاکماست که می تواند تعییین کند که مساجد غیر جامع هم می توانند محل اعتکاف باشند یا خیر که در این زمینه حضرت آقا وارد شدند و فرمودند که اعتکاف در مساجد غیر جامع هم امکان پذیر است.در باره روزه هم باید گفت که مجازات روزه خوار و نحوه مجازاتش را حاک است که باید تعیین کند.

-          زکات:

زکات یکی از واجبات مسلمین است که مصارف 8 گانه دارد و تعیین نحوه مصرف آن با حاکم است برای مثال یکی از این موارد 8 گانه برای غارمی است که امروزه حاکم شرع این مورد را در مورد بدهی زندانیان به مصرف می رساند.

-          خمس:

خمس نیز یکی دیگر از واجبات مسلمین است که بعد از یک سال مالی هر آنچه از کسب بدست آمده و مازاد بر نیاز یک ساله است باید یک پنجم آن ر بدهیم که اگر ندهیم کل مال ما حرام است. مصارف خمس باید توسط چه کسی تشخیص داده شود؟

-          انفال:

مدیریت انفال بدون حکومت چگونه خواهد بود؟

-          حج:

اگر مستطیع شدید حکومت می تواند شما را مجبور کند که به حج بروید و یا اگر جمعیت مسلمین در حج کم شود باز حکومت می تواند شمارا مجبور به رفتن کند هر چند که مستطیع نباشید.

-          جهاد:

چه کسی تشخیص می دهد که چه قدر آمادگی دفاعی داشته باشیم؟ و یا چه کسی است که تشخیص می دهد چگونه و چه زمانی بجنگیم؟

-          بغاة:

قرآن می فرماید «که اگر عده ای از مومنین علیه عده ای دیگر دست به جنگ زدند ابتدا صلح کنید ، اگر یکی بر دیگری تجاوز کرد جلویش را بگیرید تا به امر خدا گردن نهد»  چه کسی تشخیص می دهد که کدام گروه باغی است؟

-          غنائم جنگی:

امروز چه کسی تشخیص می دهد که غنائم جنگی متعلق به چه گروهی است؟

-          جزیه:

جزیه مبلغی است که غیر مسلمانانی که در جامعه اسلامی زندگی می کنند باید در قبال امنیتی که برایشان فراهم می شود بپردازند.چه کسی تعیین می کند چه مقدار و چه کسانی باید جزیه بپردازند؟

-          اسرای جنگی:

چه کسی باید تکلیف اسرای جنگی و زمینهایی را که در جنگ کسب نموده ایم را مشخص کند؟

-          قضا و حدود:

در جامعه اسلامی قضاوت باید بر عهده چه کسانی باشد و اینکه چه کسانی باید حدود را اجرا نمایند؟

-          امر به معروف و نهی از منکر:

از بین مراحل مختلف امر به معروف و نهی از منکر چه کسی باید مرحله یدی آن را اجرا نماید؟

این احکام  قطعا بخشی از احکامی است که برای اجرای آن نیاز به حکومت اسلامی داریم.

5-       در زمان معصومین هم فقهایی بوده اند که متکفل اجرای احکام الهی در اقصی نقاط جامعه اسلامی بودند. از جمله این افراد مالک اشتر  است که از طرف حضرت امیر نماینده در مصر بودند . در واقع در زمان معصومین هم به فقهایی با اختیارات معصوم در نقاط مختلف سرزمین اسلامی لازم بود که مشکل و نیازهای مسلمین را حل نمایند .

6-       امروز که در زمان غیبت امام معصوم هستیم و به ایشان دسترسی نداریم باید به سراغ نزدیکترین مصداق به امام معصوم برویم که:

-          فردی عالم به احکام کلی اسلامی باشد.

-          شایستگی اخلاقی و معنوی داشته باشدو صرف فقیه بودن کافی نیست همانطور که امام کاظم (ع) می فرمایند : کسی که صانعا لنفسه و حافظا لدینه و مخالفا علی الهوا و مطیعا لامر مولاه باشد بر عوام واجب است که از او تقلید نمایند.

-          مدیریت سیاسی و اجتماعی داشته باشد.

این مقاله ادامه دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۴۱
محمد مهدی رجب بیگی

بعد از پخش مستند بی بی سی با عنوان « خط و نشان رهبری » درباره آقا، شاهد حرفها و حدیثهای جدیدی از سوی برخی روشن فکرنماهای اطرافم  بودم که کاملا برایم مشخص است که هیچ آبشخوری جز اراجیف بیان شده در آن مستند ندارد.

مدتهاست که منتظر فرصتی بودم که بتوانم مطالبی را درباره ولایت فقیه از مبانی فقهی گرفته تا بررسی عملی مواضع رهبری در حد امکان بنگارم که انشالله دوستان بتوانند استفاده نمایند

در اینجا قصد دارم از دلایل عقلی و نقلی ضرورت وجود ولایت فقیه بنگارم اما قبل از آن لازم میدانم برخی مقدمات را برای دلایل عقلی ذکر نماینم و در مقالات بعدی از دلایل عقلی و نقلی بنویسم.


مقدمات مبانی عقلی:

1-      حکم عقل بر سر ضرورت وجود حکومت:

انسان بالتبع یک موجود اجتماعی است و هیچ کس در این موضوع مناقشه ای ندارد اینکه انسان از زمان ابتدایی خلقت ادوار مختلف اجتماعی را طی نموده تا به این تکامل نسبی در زندگی اجتماعی دست یافته امری بدیهی است؛ یکی از تفاوت های عمده انسان با حیوان همین است که انسانها مانند حیوانها نیستند که غریزی به سوی جامعه بروند بلکه به خاطر منافعی که در زندگی اجتماعی نهفته است به سوی تشکیل جامعه می روند. ژان ژآک روسو هم در کتاب قرارداد اجتماعی به این موضوع اشاره می کند که انسان به خاطر دست یافتن به منافع شخصی حاضر است که از یک سری ازمنافعش بگذرد ویکسری از اختیاراتش را به جامعه واگذار می کند و در قبال آن به منافع بیشتری دست می یابد اینکه انسانها خود را در تنگنای اجرای قوانین قرار می دهند و آزادی خود را محدود می کنند که به نظم اجتماعی برسند و درپرتو آن با آرامش زندگی کنند یکی از این موارد است.

2-      آیا می توان بدون حکومت جامعه را اداره کرد؟و در عین حال بتوان به هدف نهایی از خلقت رسید؟

در پاسخ به این سوال هر عقل سلیمی حکم می کند که بدون وجود یک حکومت (از هر نوعی) نمیتوان جامعه را اداره نمود چرا که نبود یک حکومت برای تصمیم گیری در ابعاد کلان یک کشور مساوی است با هرج و مرج و آنارشی که  قطعا در چنین جامعه ای افراد نمی توانند به هدف نهایی از زندگی بشر دست یابند.

3-      آیا گروه خاصی مشروعیت ذاتی برای حکومت دارند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که به طور کلی هیچ گروه خاصی دارای مشروعیت ذلتی برای حکومت بر مردم نیستند. در قرآن مجید دو آیه در باره حاکمیت مطلق خداووند وجود دارد، که یکی از آنها «لا حکم الا لله» و دیگر «ان الحکم الا لله» است که در هر دو حاکمیت را تنها از آن خداوند تبارک و تعالی می داند.

4-      حال خداوند که حاکمیت مطلق بر جهان دارد از طریق کدام بندگان این حاکمیت را اعمال می کند؟

در آیات قرآن که جستجو کنیم به آیاتی بر می خوریم که خداوند حکومت را به برخی از بندگانش تفویض می کند که از جمله این آیات عبارتنداز :

سوره مبارکه بقره آیه 124: وقی که خداوند، حضرت ابراهیم را به امتحان مبتلی کرد، خداوند فرمود تو را امام قرار دادم.( به پیامبرش حکومت را عطا نمود)

سوره مبارکه ص آیه 26: ای داوود تو راخلیفه در زمین قرار دادیم، بین مردم به حق حکومت کن. .( به پیامبرش حکومت را عطا نمود)

سوره مبارکه احزاب آیه 6: پیامبر در شئون مومنین از خود آنها به آنها اولی است.

سوره مبارکه احزاب آیه 36: امر من یا رسول من که آمد؛ باید بپذیرید.

سوره مبارکه مائده آیه 59: ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا و رسول و اولی الامر او اطاعت کنید.اگر در موضوعی اختلاف پیدا کردید به خدا و رسول رد کنید.

سوره مبارکه مائده آیه 55: قطعا ولی شما خدا و رسول خدا و کسانی هستند که ایمان آورده اند و نماز می خوانند و در حالیکه در رکوع هستند زکات می دهند.( قسمت پایانی این آیه نشان می دهد که حکومت محدود به زمان رسول خدا (ص) نیست بلکه به بعد از آن هم اختصاص دارد و منتقل می شود.)

سوره مبارکه نسا آیه 65: به خدا قسم که اینها ایمان نیاورده اند تا موقعی که تو را حاکم قرار ندهند، ایمان واقعی نیاورده اند.

سوره مبارکه نسا آیه 105: قطعا کتاب را به تو پیغمبر نازل کردیم که به حق بین مردم حکومت کنی.

از آیات بیان شده این چنین برداشت می شود که خداوند حکومت را جز برای خود و رسولانش و جانشین رسولش قرار نداده است.

5-      عدم جدایی دین از سیاست:

بر خی معتقدند که خداوند برای ما حکومت قرار داده اما این حکومت تنها در حوزه دین بوده و نه در حوزه سیاست!

در پاسخ به این افراد کافی است که به سیره پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی ( ع) در مدینه و کوفه  اشاره نماییم این بزرگواران مجموعا 16 سال سابقه حکومت به معنای همه جانبه از دین گرفته تا سیاست را تجربه نموده انددر اسلام حاکم سیاسی همان حاکم دینی است چرا که بسیاری از احکام قرآن که در مقالات بعدی اشاره خواهد شد بدون حکومت اسلامی امکان اجرا شدن ندارند.

6-      برخی نیز معتقدند که اگر چه در زمان امام معصوم حکوومت سیاسی تشکیل شد اما با چه توجیهی امام غیر معصوم را جای امام معصوم می نشانید ؟ حضرت روح الله فرمودند که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است!!!

ادامه این مطلب را می توانید در مقالات بعد بخوانید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۳۷
محمد مهدی رجب بیگی