دست نوشته های یک امام صادقی

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم***موجیم که آسودگی ما عدم ماست

دست نوشته های یک امام صادقی

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم***موجیم که آسودگی ما عدم ماست

دست نوشته های یک امام صادقی

دیروز از هرچه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم! آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز! دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود! جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد! الهی نصیرمان باش تا بصیر باشیم و از مسیر برنگردیم.
(سردار شهید شوشتری)
بودن یا نبودن مسئله این است!
راه اصلاح یک مملکتی فرهنگ آن مملکت است؛ اصلاح باید از فرهنگ شروع بشود. دست استعمار توی فرهنگ ما کارهای بزرگ می‌کند؛ نمی‌گذارد جوان‌های ما مستقل بار بیایند. نمی‌گذارد در دانشگاه‌ جوانهای ما درست رشد بکنند. اینها را از بچگی یک‌طوری می‌کنند که وقتی بزرگ شدند، اسلام هیچ و آنها همه، همه چیز. اگر فرهنگ درست بشود، یک مملکت اصلاح می‌شود.امام خمینی 1343

نویسندگان

۱۱ مطلب توسط «محمد مهدی رجب بیگی» ثبت شده است

انتخابات سال 92 هم گذشت، انتخاباتی که نزدیک به 73 در صد مشارکت را به همراه داشت و خوشحالیم از اینکه مردم بار دیگر به ندای رهبر عزیزمان لبیک گفتند و این حماسه سیاسی را رقم زدند، اما چند نکته را لازم می دانم درباره این انتخابات عرض کنم:

1- عزیزانی که این انتخابات را دموکراتیک ترین انتخابات می دانند باید بگویم انتخابات سال 88 را هم همین گروه با همین سازو کار انجام دادند با این تفاوت که تفاوت آرای نامزد منتخب ملت 11 میلیون بیش تر از نامزد منتخب فعلی است، در حالی که دولت و حکومت می توانست با جابه جایی تنها 105 هزار رای انتخابات را به دور دوم بکشاند اما هیچگاه به خود اجازه نداده  و نمی دهد که در آرا مردم کوچکترین جابجایی انجام دهد! پس جا دارد آنهایی که شیرینی انتخابات سال 88 را به کام ملت تلخ کردند ار تک تک مردم عذر خواهی کنند و به جای اینکه چپ و راست راه بیفتند و  از آزادی سران فتنه 88 دم بزنند به فکر جبران گذشته برآیند.

2- ماهم بر خود واجب می دانیم که به رای اکثریت مردم احترام بگذاریم و با این که این نتیجه چندان هم با تمایلات سیاسیمان سازگاری ندارد اما در مقابل قانون تمکین نماییم و به منتخب مردم تبریک بگوییم و در راه سرفرازی میهن تلاش خود را کنیم و به منتخب ملت یاری رسانیم.

3- عزیزانی که به امید تحقق شعارهای آقای روحانی هستند باید بگویم چندان هم امیدوار نباشید ( البته که امیدواریم شعارهایشان محقق شود) چرا که شعارهای داده شده واقعا شعار است و با وضعیت فعلی نظام چندان امکان تحقق ندارد و البته باید گفت که مقصر اصلی صدا و سیما است که با یک ژست بی طرفانه اجازه داد که با شعارهای ویترینی ذهن مردم گمراه شود، شعارهایی که خودِ دهندگان آنها برای تحققش فکری نکرده بودند. و حالا باید به فکر بحرانی باشیم که در پیش خواهیم داشت.

4- عزیزانی که گمان می کنند با آمدن آقای روحانی به دوران اصلاحات باز خواهیم گشت بدانند اولا غالب مردمی که به ایشان رای  داده اند نه به خاطر اصلاح طلب بودنشان بود بلکه تنها و تنها به خاطر شعارهای ویترینی بود که داده شد و همانطور هم که از تبلیغ های سطح شهر معلوم بود آقایان اصلاح طلب تنها آقای عارف را گزینه خود می دانستند که با کناره گیری ایشان در واقع از کسی حمایت کردند که بواسطه عضویت در حزب روحانیت مبارز مقبولیت بیشتری داشته و هیچ گاه در طول عمر خود ، خود را اصلاح طلب ندانسته است در واقع از پیشینه اصولگرایانه اش به نفع خود استفاده کردند.در اینجا می توانید شاهدی بر این مطلب ببینید.

5- این را به دوستان خودم عرض می کنم که این در واقع برای ما شکست محسوب نمی شود بلکه به نوعی باید درس عبرتی باشد که در جهت تحقق گفتمان انقلاب اسلامی که تنها و تنها راه برون رفت از وضع موجود است تلاش مضاعف نماییم، 4 سال فرصت مناسبی است که بتوانیم گفتمانمان را در ذهن مردم نهادینه نماییم و البته

که خداوند می فرمایند :

عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۵
محمد مهدی رجب بیگی
یکشنبه هشتم مرداد 1391

مسیح علی نژاد اخیرا مصاحبه ای با حجت الاسلام و المسلمین شجونی انجام داده است که احساسم این است که مسیح را از جوابهایی که گرفته خشنود نموده!!!!!!!!!

قصد نداشتم این پست را به این زن اختصاص دهم اما چه کنم که  نیاز دیدم!!!!!!!!!!!!!

سوالات ابتدایی در باره قیمت مرغ است که به من ارتباطی ندارد چرا که آقای رئیس جمهور باید پاسخ دهند !!!!!!

حاج آقا اگر همه مردم جمهوری اسلامی را قبول نداشته باشند و نقد داشته باشند از چه شیوه ای باید وارد شوند؟

در مورد این سوالتان باید بگویم نقد یکی از پایه های رشد هر جامعه است و بدون آن نمی توان پویایی در جامعه را متصور شد، و البته این جز بدیهیات است! اما نقدی که شما آن را مد نظر دارید با نقدی که سالم و سازنده است زمین تا آسمان فرق می کند برای همین است که بارها مجبور به عذر خواهی شده اید(البته زمانی که هنوز فرار نکرده بودید)

و چون مبانی ما در مورد نقد با هم متفاوت است پس نمی توانیم به اشتراک برسیم. اما نقدی که مدنظر من است نقدی عاری از هر گونه توهین و تحقیر افراد مورد نظر و با نیت اصلاح بخشی که مورد نقد است و نه صرفا جهت مطرح نمودن خودمان و تخریب طرف مقابل چیزی که از شما و هم پالکی هایتان زیاد دیده ایم !!!!!!!!!

اما در این مورد که فرمودید روزنامه ها را بسته اند محض اطلاع شما هر بستنی بی علت نیست ! چرا الان روزنامه هایی که مد نظرتان است از جمله اعتماد را باز کرده اند؟!!!!!محض اطلاع شما تا زمانی که روزنامه ای به تشویش اذهان عمومی می پردازد باید بسته شود البته این گفته من نیست بلکه عین قانون مجازات اسلامی است والبته خواست مردمی است که می خواهند در آرامش زندگی کنند و با التهاب آفرینی عده ای دائما در بازیهای سیاسی مثل توپ از این جناح به آن جناح شوت نشوند!وقتی روزنامه ای بیانیه ی فردی  را چاپ می کند که آن فرد هنوز نتوانسته برای ادعاهایش مدرکی بیش از داماد لرستان بودن و پسر آذربایجان بودن ارائه دهد و عده ای را تهییج می کند که به خیابانها بریزند خلاف عقل سلیم است که اجازه فعالیت چنین روزنامه ای را بدهی حتی اگر در این مورد قانونی هم نباشد!!

در مورد چند سوال پیاپی شما رد مورد اینکه جوانان حق اعتراض د ارند تا زمانی که سلاح نداشته باشند باید بگویم که خانم ، وقتی فضا غبار آلود می شود حق از باطل تشخیص داده نمی شود این را من نمی گویم بلکه مولایم امیرالمومنین می فرمایند که نمی دانم آیا ایشان را قبول دارید یا نه ؟!!! وقتی در این فضا عده ای فریب خورده با عده ای مزدور (البته به اعتراف خودشان) وارد می شوند توان تشخیص حق از باطل از بین می رود و نمی توان فهمید که کدام واقعا معترض است و کدام فریب خورده!من نمی خواهم همه کارهای جمهوری اسلامی را تایید کنم، اما به آنها حق می دهم ، چرا که هر آدم عاقلی در فضای غبار آلود باید سعی کند بهترین راه را برای بیان اعتراضش انتخاب کند البته نباید چند نکته را هم فراموش کرد اول اینکه چه کسی این فضای غبار آلود را با ادعای تقلب ایجاد کرد و هیچ دلیل محکمه پسندی ارائه نداد ثانیا چرا یک طرفه به قاضی می روید در این فتنه خیلی از دوستان بسیجی ما هم به شهادت رسیدند آیا دلتان برای آنها نمی سوزد یا آنها را جز فرزندان این مرز و بوم نمی دانید؟

اما در مورد آن  سوالتان که اعتراض چند جوان را با اختلاس قیاس کرده بودید باید بگویم از اساس قیاستان مع الفارق است اختلاس یک جرم اقتصادی است که هر چقدر هم که باشد فقط به اقتصاد یک کشور لطمه می زند اما اعتراض چند جوان که می فرمایید اگر منجر به کشته شدن عده ای شود که شد دیگر فقط یک اعتراض نیست بلکه بحث امنیت است و این را بدانید که امنیت به فرموده امام سجاد(علیه السلام) از برزگترین نعمتهاست که در آن روزها همانهایی که شما سنگشان را به سینه می زنید از ما سلب کرده بودند!البته در همه نظامهای دنیا حتی به زعم شما خبرنگارهای فراری متمدن ترین نظام دنیا هم اگر چیزی مانع و یا مخالف با اهداف کلی اش باشد مورد سرکوب واقع می شود نمونه بارزش را می توانی در آمریکا در قضیه جنبش وال استریت مشاهده کنید.

اما فرمودید که در خواست مجوز شد اما ندادن!!!!!!!!!

در مورد این سوالتان دو حالت متصور است:

یکی اینکه هیچ چیز از قضیه مجوز به گوشتان نرسیده که بعید می دانم و دیگری اینکه به گوشتان رسیده اما قصد دارید از بی اطلاعی دیگران استفاده کنید و به هدف خودتان برسید که این محتمل تر است!!!!!

چند نفر از هم دانشگاهی های مان در وزارت کشور مشغول فعالیت هستند و من این را از ایشان نقل می کنم: برای درخواست مجوز در آن روزها یک فکس به دست ما می رسید که حاوی در خواست صدور مجوز برای راهپیمایی بود اما همه می دانند یا لا اقل خود فرستانندگان فکس می دانستند که برای صدور مجوز جهت راهپیمایی باید شخص در خواست کننده ضمن حضور و ارائه مدارک همه مسئولیت های راهپیمایی را بپذیرد اما این عزیزان نه تنها زحمت در خواست حضوری را نکشیدند بلکه مدارک خود را هم نفرستادند و این فکس هم تنها پیراهن عثمان بود که بالا گرفتند!!!!!!!!!

شما فرمودید که خیلی از روزنامه نگاران دستگیر شدند!!!!به نظر شما چرا دستگیر شدند؟ آیا حقایق را به مردم تحویل می دادند ؟ از نظر من روزنامه نگاری که دلش برای پابرهنگان مملکتش نمی سوزد و فقط دنبال جنجال آفرینی برای مطرح کردن خود است و ایدئولوژی اش با ایدئولوژی کلی نظام هماهنگی ندارد و سعی در القا ایدئولوژی غلط خود به مردم است و ... چرا باید فعالیت کند؟ این نکته را نباید فراموش کنید که وقتی در یک نظامی فعالیت می کنید باید چارچوب های نظام را رعایت کنید در غیر این صورت همواره مثل یک نفر که رد گروه کر می خواند و صدایش با بقیه نا هماهنگی دارد می مانید و کار گروه را مختل می کنید و به نا چار باید از گروه کنار گذاشته شوید.

در مورد پوشش گفتید که آیا جوانان می توانند که خودشان پوششان را انتخاب کنند؟ در پاسخ اولا باید بگویم امروز متاسفانه شما در ایران نیستید که ببنید مردم هر طور که بخواهند می گردند طوری که دیگر نیازی نیست برای خرید لباسها دیگر به شو های لباس برویم آنقدر تنوع در لباس در ایران می بینید که می تونید لباس مورد علاقه تان را در تن کسی ببینید و تهیه کنی!!!! اما به دوراز مزاح این را بگویم که وقتی نظام اسلامی است باید مظاهر اسلامی بودن هم در آن تجلی پیدا کند که یکی از این مظاهر حجاب و پوشش است که در قانون هم به آن اشاره شده و حد آن حد شرعی است که البته در ایران کسی آن را رعایت نمی کند اما فراموش نکنید که این قانون فقط در ایران نیست باید این نکته را هیچگاه فراموش نکنید که در همه جا وقتی قانونی هست باید به آن احترام گذاشته شود مثلا شما را ارجاع می دهم به قانون پوشش در دانشگاههای جهان ، آیا در این دانشگاهها کسی جرات دارد که خلاف قانون پوشش هر گونه که می خواهد لباس بپوشد؟خواهر من! رعایت قانون، جز بدیهی ترین اصول دموکراسی است!!!!!!!!

یک سوال هم پرسیدید که مایه شگفت من شد و از شما بعید بود که این چنین سوالی بپرسیدید!!! بدیهی است که نظر جوانان با دولت مردان با هم متفاوت است !!!!!!کدام کشور را سراغ درارید که نظر دولت مردانش با جوانان یکی باشد؟!!!!!

اما یکی دیگر از سوالهای دیگرتان هم برایم شگفت انگیز بود واین که اگر مردم قرار باشد برای هر قضیه در سرنوشت خودشان شرکت کنند که لازمه اش هرج و مرج بود!!!!!!!! مردم در دموکراسی ترین حالت نماینده ای را انتخاب می کنند که در بر خی موارد مثل آمریکا حتی دادگاه عالی به خود اجازه می دهد که آرا مردم را هم نادیده بگیرد و مثل قضیه بوش و رقیبش، خود انتخاب کند که چه کسی بیشترین رای را آورده و آن نماینده برای مردم تصمیم میگیرد! مثلا در آمریکا مردم که در سال دوم ریاست جمهوری اوباما فهمیدند که اشتباه انتخاب کرده اند آیا چاره ای دارند جز اینکه به انتخابشان برای مدت معین پایبند باشند؟!!!!!! این هم از اصول دیگر دموکراسی است که مسئولیت انتخابمان را بپذیریم !

آقای عبدالله نوری هم یکی مثل همه است و برای خودش نظری دارد که البته قرار نیست هرکسی از راه رسید و نظری داد ما هم بپذیریم چراکه مملکت قانون دارد و قانون است که تعیین می کند چه زمانی باید رفراندوم برگزار نمود  نه آقای عبدالله نوری!!!!

در مورد سوال جالبتان که فرمودید حاج آقا جوانان می پرسند چه اتفاقی در جمهوری اسلامی افتاده که خود این نظام رییس جمهور سابق کشورش را خائن می داند، نخست وزیر سابق کشور را قبول ندارد، ریس سابق مجل خودش را قبول ندارد و در واقع به تمام مسولین سابق همین نظام می گوید مشتی فتنه گر و خائن بوده اند؟چرا آقای موسوی، آقای کروبی، آقای کروبی، آقای بنی صدر، آقای منتظری و….

باید عرض کنم که البته نمی دانم که چقدر امام خمینی را قبول دارید اما حتی اگر کسی را هم قبول نداشته باشید اما حرف حقی بگوید، و تو هم انسان حق گرایی باشی ، قطعا حرف حق را می پذیری! ایشان فرمودند:« ملاک وضع فعلی افراد است».

پس اینکه روزی آقایان کروبی و موسوی سمتی داشتند و در راستای اهداف کلی نظام حرکت می کردند هیچ ارتباطی به وضع فعلی آنها ندارد و در فتنه ای که راه افتاد نشان دادند که از خط اصیل انقلاب که همان خط امام  است فاصله و زاویه فاحشی گرفته اند.

اما در مورد آقا! یا خانم! بنی صدر باید بگویم او که از ابتدا خائن بود و سند خیانتش را همین بس که با لباس زنانه گریخت!!!

آقای منتظری هم که انسان ساده لوحی بود در نامه تاریخی امام  به ایشان می فرمانید :«به والله که من از ابتدا به انتخاب شما راضی نبودم..» سند ساده لوحی ایشان هم در تاریخ موجود است اگر خواستید بفرمایید تقدیم می کنم!

اما اگر جوانان این سوال برایشان پیش آمده پاسخ آن ساده است، اگر کمی تاریخ بخوانند موضوع حل می شود.

در مورد نظر اسرائیل در مورد آقا هم که لازم به صحبت نیست!!!!!!!!!! حکومتی که خود با دیکتاتوری و کشتار انسانها روی کار آمده ابتدا باید خود را تبرئه کند بعد به دیگران انگ دیکتاتوری بزند!!!!!!

دلنوشت:

اما خانم این را بدان که دشمن برای هر فردی دو دسته است یکی دشمن مستقیم است و دیگری دوست دشمن است، این را بدان که تا زمانی که به آغوش ملت بازنگردی ، و با دشمن قسم خورده ما دوستی کنی روبروی ملت ایران ایستاده ای هرچند که هراز گاهی مصاحبه هایی برای مرغ و خروس و حجاب و کهریزک و... کنی که به مردم بگویی چقدر دلسوز مایی اما  دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را !ما عادت داریم مشکلاتمان را درون ملتمان حل می کنیم اما گویی شما جز ملت ما نیستی که مشکلمان را به دامن دشمنمان برده ای؟!!!!!!!

یکی از شگردهایت این است که قبل از اینکه با مصاحبه شونده هماهنگی گنی به او زنگ می زنی از او سوال می پرسی اما در هیچ مصاحبه ای این رسم نیست و اگر جوابی گرفتی که چندان دندان شکن نبود خیلی ذوق نکن چرا که این ضعف تو را نشان می دهد که فردی را که آمادگی ندارد غافلگیر می کنی !

این را هم تقدیم به آقای نیما دهقانی میکنم برای اینکه علاقه داشت جواب بشنود!البته حرف بسیار دارم اما اینجا بیش از این مجال نیست!

 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۱ ، ۱۱:۵۸
محمد مهدی رجب بیگی

روز 5 شنبه ساعت 17 در تالار سیدالشهدا برنامه با عنوان « سوریه خط اول مقاومت »  بر گزار شد. من هم که طبق معمول سرم برای شرکت در این دسته از مراسم درد می کند با یکی از عزیزان در این مراسم شرکت کردم. قبل از اینکه از موضوع و سخنرانان این مراسم برایتان بگویم، یک اتنقاد جدی از بر گزار کنندگان این مراسم داشتم و آن اینکه، از بدو ورود به سالن همایش، آثار ولخرجی به چشم می خورد! درست است که همایش نیمچه! بین المللی بود اما فکر نمی کنم که نیاز به این همه ولخرجی بوده باشد! دادن ساندویچ مرغ با پنیر و میوه! از عجایبی بود که به چشم می خورد ! البته من همایش های مردم نهاد زیاد شرکت کردم اما این یکی با همه فرق داشت.

بگذریم!

اما از بین سخنرانانی که دعوت کرده بودند هیچ کدام حرف تازه ای برای گفتن نداشتند و حرفهای تکراری زدند جز دکتر حسن عباسی که مثل همیشه حرف تازه ای برای گفتن داشت! 

 

ایشان سعی در تشریح این مساله داشتند که حمله ناتو و  ایالات متحده آمریکا به سوریه یک بلوف سیاسی است! ایشان برای اثبات ادعای خود به استرتژی شمشیر داموکلس (sword of Damocles) اشاره کردند و افزودند که سوریه مثل لیبی نیست که ناتو بتواند  به راحتی به آن حمله کند چراکه به محض حمله به سوریه هم از سوی حزب الله لبنان و هم از سوی سوریه به اسرائیل حمله خواهد شد و این در حالی است که تنها خط قرمز آمریکا و اتحادیه اروپا اسرائیل است در واقع موقعیت سو قلجیشی سوریه آنها را در پیروزی در این نبرد یاری خواهد کرد و از سوی دیگر روسیه قرار دارد که معتقد است در صورتی که سوریه در هم شکسته شود آمریکا به سراغ ایران ، چین و روسیه خواهد رفت به همین دلیل است که همه تلاش خود را می کند که پرونده سوریه در شورای امنیت به حمله نظامی منجر نشود. از طرفی بدهی های آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا مزید بر علت خواهد بود که مانع حمله به سوریه شود.

ایشان افزودند که با این بلوف های سیاسی تنها قصد دارند که روحیه مردم سوریه را تضعیف نمایند و البته این وظیفه ماست که با روشنگری اذهان مردم ، دست ایالات متحده و هم فکرانش را رو نماییم.

در این همایش مستندی از سهیل کریمی با نام فتنه شام هم نمایش داده شد که عمق فاجعه را در سوریه به نمایش می گذاشت.

Dr Abasi, the biggest strategist in ISLAM world, had tried to explain this issue to the United States of America and the NATO attack on Syria is a political bluff!! he noted to sword of Damocles strategy  for proving his clime, adding, Syria,  doesn’t like Libya that NATO could attack it easily  because Once they attack Syria from Lebanon and from Syria to attack Israel, And while Israel is the only red line in America and Europe Union, he hand position  prevail, will assist them in Syrian, And from Russia, which believes that Syria is broken ,America goes to Iran, China and Russia ,the reason that all their efforts In case the Security Council that Syria does not lead to military action. Debts of America and Europe EU countries will be due on that line will prevent the attack on Syria.

مطالب مرتبط

 استراتژی «شمشیر داموکلس»؛ برگ برنده سوریه مقابل غربی ها

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۱ ، ۱۲:۳۸
محمد مهدی رجب بیگی
سه شنبه ششم تیر 1391

هر چند که بر خی دوستان اصرار دارند که انتخاب رهبری بر مبنای دور محال است که البته از لحاظ دور منطقی( مبحثی که در منطق مطرح می شود) این قضیه اصلا دور محسوب نمی شود اما می خواهم به شیوه دیگری این قضیه را توضیح دهم.

رهبر اول انقلاب حضرت امام خمینی(ره) توسط مردم انتخاب گشتند سپس ایشان شورای نگهبان اول را انتخاب نمودند که کاندید های دوره اول خبرگان رهبری توسط شورای نگهبان اول تایید صلاحیت شد سپس خبرگان اول، رهبر انقلاب، حضرت آقا را انتخاب نمودند پس حضرت آقا توسط خبرگان اول انتخاب شدند. بعد از زعامت ایشان شورای نگهبان بعدی را انتخاب نمودند( البته به صورت این که 6 نفر فقهای آن را مستقیم رهبری انتخاب میکنند و 6 نفر حقوقدان را رئیس قوه قضاییه به مجلس شورای اسلامی معرفی می کنند که تایید مجلس را اخذ نمایند.) که کاندیدهای خبرگان بعدی را تایید صلاحیت کردند که باید رهبر بعد را انتخاب نمایند. در واقع به همین راحتی اثبات شد که آقا توسط خبرگان اول معرفی شدند که خود در انتخاب ایشان به صورت غیر مستقیم هم نقشی نداشتند .پس آن عزیزانی که می پندارند در اینجا دور اتفاق افتاده در این قسمت دچار اشتباه شده اند که رهبر اول توسط خبرگان انتخاب نشده بلکه انتخاب امام توسط مردم، این زنجیره ای را که موجب دور می شود گسسته است.

مطالب مرتبط:

شبهه دور(خبرگان و رهبری)

راه حلّ شبهه دور در تعیین رهبر یا در ارائه حاکمیت رهبر چیست؟



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۱ ، ۱۱:۴۸
محمد مهدی رجب بیگی

اختیارات رهبران جهان را باید در قانون اساسی آن کشور ها جست از این رو قصد دارم به بررسی تطبیقی اختیارات رهبران در قوانین اساسی دنیا بپردازم. فقط کافی است وظایف این افراد را با رهبر عزیزمان مقایسه نمایید تا پی به مفهوم مردم سالاری دینی ببرید.در مقایسه تان این نکته را فراموش نکنید که رهبر ما باید واجد شرایطی باشد که در دین برای او تعیین شده تا در این مسئولیت دچار بی تقوایی نشود اما این مقامات با این همه اختیارات از میان افراد عادی انتخاب می شوند!


1.       اختیارات رهبری در آلمان

در قانون اساسی 1949 جمهوری فدرال آلمان ، عالی ترین مقام اجرایی که رهبری این کشور را به عهده می گیرد رئیس جمهوری است. رئیس جمهوری فدرال توسط اعضای کمیسیون فدراال به مدت 5 سال انتخاب می شود. این کمیسیون از اعضای مجلس فدرال و اعضای منتخب مجالس قانونگذاری هر یک از ایالات این کشور تشکیل شده است.

برای داوطلب شدن جهت احراز پست ریاست جمهوری ، قانون اساسی دو شرط را مقرر داشته است ، این شروط در بند اول ماده 54 قانون اساسی آمده است که هر آلمانی که حق داشته باشد به داوطلبان مجلس فدرال رای دهد و به سن 40 سالگی رسیده باشد واجد شرایط انتخاب شدن برای ریاست جمهوری خواهد بود.

بر اساس ماده 60 قانون اساسی وظایف ریاست جمهوری به قرار ذیل است:

نصب و عزل دادرسان فدرال ، مستخدمان و صاحب منصبان و درجه داران ، عفو خصوصی مجرمان ، سیاست خارجی و نمایندگی اتحادیه جمهوری فدرال آلمان در روابط بین الملل و انعقاد قرار دادها و عهدنامه ها با دولت های خارجی، همچنین عزل و برکناری رئیس جمهور توسط دادگاه قانون اسای فدرال صورت می گیرد و مسئولیت نظارت بر حسن اجرای وظایف ریاست جمهوری را به عهده دارد. انتخاب صدر اعظم هم به پیشنهاد وی به مجلس فدرال صورت می گیرد و عزل وی نیز به پیشنهاد مجلس فدرال و پذیرش رئیس جهمور صورت می گیرد.

جالب است بدانید که انحلال مجلس فدرال آلمان به پیشنهاد صدر اعظم و موافقت ریاست جمهوری صورت می پذیرد.

2.       اختیارات عالی ترین مقام فرانسه

عالی ترین مقام جمهوری فرانسه ریاست جمهوری این کشور است. وی در قانون اساسی ضامن استقلال ملی ، تمامیت ارضی و احترام به پیمانهای جمعی و عهدنامه ها شناخته شده است. که مدت ریاست جمهوری هم 7 سال می باشد.

تعیین نخست وزیر و پذیرش استعفای او و همچنین عزل و نصب وزیران بنا به پیشنهاد نخست وزیر و پذیرش ریاست جمهوری صورت می گیرد. توشیح مصوبات پارلمان نیز از اختیارت وی به شمار می رود. همچنین اختیار دارد که پس از مشورت با نخست وزیر و روسای دو مجلس، انحلال دو مجلس ملی این کشور را اعلام کند، انتصاب و عزل و نصب اشخاص در مشاغل کشوری و لشکری بر عهده وی می باشد. همچنین سیاست خارجی و عزل و نصب سفیران و نمایندگان دیپلماتیک این کشور  و فرماندهی نیروهای مسلح و ریاست شورای عالی و کمیسیونهای دفاع ملی بر عهده ریاست جمهوری می باشد.اعلان جنگ و صلح و انجام هر اقدامی که در شرایط مقتضی و بحرانی به عمل می آید ، حق عفو خصوصی مجرمان، و از همه مهم تر مصونیت ریاست جمهوری فرانسه در انجام وظایف خود و عدم  مسئولیت وی در برابر قوه قضاییه و قوه مقننه به جز در موارد خیانت علیه کشور از دیگر اختیارات وی می باشد .

3.       اختیارات عالی ترین مقام حکومتی انگستان

نظام حاکم بر انگستان نظامی پادشاهی است!در این نظام دو مجلس لرد ها و عوام به همراه ملکه ، حاکمیت کشور را بر عهده دارند.عالی ترین مقام انگستان ملکه یا پادشاه می باشد. انعقاد معاهدات  و یا فسخ قرار دادهای بین المللی ، اداره امور خارجه و اجرای قوانین به نام او انجام می گیرد . عزل و نصب وزیران ، انحلال پارلمان و یا دعوت به تشکیل آن و با تعطیل پارلمان از اختیارات وی می باشد. انتصاب اعضا مجلس لرد ها که متشکل از 926 لرد از شاهزادگان ، اشراف و شخصیت های فرهنگی – علمی و بالاخره شخصیت های مذهبی می باشد  از اختیارات دیگر وی می باشد.عزل و نصب نخست وزیر نیز از اختیارات ملکه می باشد و به طور معمول فردی را از حزب پیروز در مجلس عوام این کشور بر میگزیند و به نخست وزیری منصوب میکند و عملا در مواقع بحرانی می تواند به عزل نخست وزیری اقدام کند.

توشیح لوایح و یا طرح های مصوب پارلمان انگستان از اختیار ملکه می باشد و می تواند از تائید و توشیح مصوبات دو مجلس این کشور امتناع کند!

فرماندهی نیروهای مسلح ، سیاست خارجی ،از دیگر وظایف اوست.

زمانی که پس از انتخابات مجلس عوام هیچ یک از احزاب اکثریت آرا را به خود اختصاص ندهد و اکثریت کرسی های مجلس عوام به حزبی خاص تعلق نگرفت، انتخاب نخست وزیر انحصارا و بدون قید و شرط بر عهده ملکه می باشد.

پادشاه انگستان در برابر هیچ یک از قوای سه گانه مسئول و پاسخگو نیست.انتصاب وی موروثی است و عزل و برکناری او نیز پیش بینی نشده است.و هیچ مرجعی به عنوان ناظر مرجع تشخیص نا توانی و عزل پادشاه از مقام سلطنت در این کشور نمی باشد.

همچنین تعیین عالی ترین مقام قضایی انگستان و صدور فرمان عفو و تخفیف مجازات محکومین از اختیارات وی است.

4.       اختیارات عالی ترین مقام ایالات متحد آمریکا

قانون اسای آمریکا مصوب 1788 میلادی عالی ترین مقام این کشور را رئیس جمهو می داند. بر اساس بند اول ماده دو قانون اساسی ، رئیس جمهور این کشور به مدت چهار سال توسط اکثریت آرای نمایندگان ایالات متحده آمریکا انتخاب می گردد. بنابراین انتخاب رئیس جمهور این کشور به صورت انتخاب مستقیم صورت نمی پذیرد. شرایط برای دریافت رئیس جمهوری عبترت است از تابعیت آمریکا و رسیدن به سن 35 سالگی. همچنین فردی که کمتر چهارده سال در ایالات متحده مقیم می باشد نمی تواند برای احراز رئیس جمهوری آمریکا انتخاب گردد.

مطابق بند دوم ماده دو رئیس جمهوراین کشور فرمانده کل قوای زمینی، هوایی و دریایی ایالات متحده آمریکا می باشد و عفو مجرمان و بزهکاران از اختیارات رئیس جمهور است.  انعقاد عهدنامه با کشور های خارجی با مشورت و موافقت مجلس سنا از اختیارات رئیس جمهوری آمریکا می باشد.

بر اساس بند هفتم ماده یک رئیس جمهوری اختیار مخالفت با مصوبات مجالس قانون گذاری آمریکا را دارد. یعنی اگر لایحه مصوب مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا برای توشیح به رئیس جمهور  آمریکا عرضه گردد  و رئیس جمهور آن را توشیح و تصویب نکند مجلس موظف است ایرادات و اشکالات مصوبه  خود را مجددا بازنگری و رفع نماید و آن را به  این کشور برای توشیح ارجاع نماید. رئیس جمهور حق وتوی مصوبات مجالس قانونگذاری را دارد، ولی این حق وتو به مثابه رد قطعی مصوبات کنگره آمریکا نیست بلکه جنبه موقت و غیر قطعی دارد. کنگره آمریکا می تواند مصوبات وتو شده توسط رئیس جمهور این کشور را با اخذ اکثریت دو سوم آرا در ر دو مجلس قانونگذاری نمایندگان و سنا به تصویب قطعی برساند.

بر اساس بند سوم ماده دو رئیس جمهور آمریکا می تواند خواستار تشکیل اجلاس فوق العاده کنگره باشد و در صورت بروز اختلاف میان دو مجلس قانون گذاری این کشور درباره تاریخ تعطیل کنگره ، برای مدتی که مقتضی بداند آن ها را تعطیل نماید.

همچنین کنگره می تواند رئیس جمهور را بر اساس مفاد بند سوم ماده یک قانون اساسی آمریکا، به اتهام خیانت و ارتشا مورد تعقیب قرار دهد.هرگاه رئیس جمهور متهم باشد ، رئیس دیوان عالی کشور ، ریاست جلسات سنا را به عهده می گیرد و رئیس جمهور را در مجلس سنا محاکمه می کند و در صورتی که دوسوم نمایندگان به اتهام رئیس جمهور رای مثبت دهند ، وی از سمت خود عزل و برکنار می گردد. بنا براین در موارد خیانت و ارتشا رئیس جمهور آمریکا توسط کنگره این کشور مورد تعقیب قرار می گیرد

با جمع بندی و بررسی تطبیقی اختیارات رهبران حکومت ها در جمهوری اسلامی ایران و کشور های مورد مطالعه و نگرش مقایسه ای میان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با سایر قوانین اساسی کشور های فرانسه ، آلمان، انگلستان و آمریکا می توان به نتایجی به شرح ذیل دست یافت:

1.    شرایط رهبری در قانون اساسی ایران در مقایسه با شرایط رهبران کشور های فرانسه ، آلمان، انگلستان و آمریکا به مراتب دقیق تر و متناسب با مسئولیت سنگین رهبری و مدیریت یک نظام سیاسی است. تکیه و تصریح بر عدالت ، و علم به همراه شروطی همچون بینش صحیح سیاسی و اجتماعی ، تدبیر ، شجاعت ، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری که در اصل 109 قانون اساسی جمهوری اسلامی پیش بینی شده است در هیچ یک از قولنین اساسی کشور های غربی مورد لحاظ قرار نگرفته است.بدین ترتیب در نظام های سیاسی حاکم بر کشور هایی همچون آلمان ، فرانسه و آمریکا هر فرد عامی صرف نظر از صلاحیت علمی ، بینش سیاسی و قدرت مدیریت کافی می تواند تصدی ریاست جمهوری و رهبری سیاسی این کشور ها مشروط به کسب اکثریت آرا به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم به دست آورد. به نظر می رسد لحاظ شرایط دقیق تر و متناسب با وظیفه رهبری یک نظام سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی راه را برای احراز مقام رهبری توسط افراد غیر شایسته که صلاحیت علمی و بینش سیاسی و اجتماعی ندارند و در امر حکومت داری فاقد شرایط تدبیر و کیاست می باشند مسدود خواهد کرد و رهبری را مصون از لغزش های انسانی که از افراد نا آشنا به علم به احکام اسلامی و درک صحیح اجتماعی –سیاسی ناشی می گردد، مصون خواهد بود.

2.       بر خلاف نظام سیاسی حاکم بر انگلستان که پادشاهی به شکل موروثی و مادام العمر  می باشد در قانون اساسی جمهوری اسلامی نظام رهبر نه موروثی است و نه مادام العمر. در جمهوری اسلامی ایران  مطابق اصل 111 قانون اساسی هر گاه رهبر از اداره کشور ناتوان گردید و فاقد شرایط مصرح در اصل 109 قانون اساسی  گردید عزل و برکنار خواهد شد. همچنین در انگلستان هیچ مرجعی ناظر بر اعمال اختیارات حکومتی ملکه وجود ندارد به عبارت دیگر مرجعی برای عزل و رسیدگی به تخلفات پادشاهی این کشور در حقوق اساسی انگلستان پیش بینی نشده است حال آنکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی مجلس خبرگان مرجع تشخیص دهنده تخلفات رهبری و عزل رهبری از مقام ولایت امر است.

3.       در حقوق اساسی جمهوری فرانسه ، پادشاهی انگلستان و جمهوری فدرال آلمان انحلال مجلس قانون گذاری پیش بینی شده است. در جمهوری فرانسه رئیس جمهور فرانسه در مشورت با روسای دو مجلس ملی و سنای این کشور می تواند هر بار که مقتضی بداند مجلس ملی این کشور را منحل کند. پادشاه انگلستان هم م یتواند ب پیشنهاد نخست وزیر این کشور فرمان انحلال مجلس عوام و لرد ها را صادر کند.در جمهوری فدرال آلمان نیز رئیس جمهور می توند با پیشنهاد صدر اعظم آلمان ، مجلس فدرال این جمهوری را منحل نماید. حال آنکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی انحلال مجلس توسط رهبری پیش بینی نشده است.بنابر این در حوزه اختیارات رهبری در انحلال مجلس و قوه مقننه چنین وجه تمایزی مشهود می باشد.

4.       با بررسی شرایط لازم برای عزل رهبری در حقوق اساسی کشور هایی همچون آمریکا و فرانسه ملاحظه می گردد که در آمریکا مجلس سنای این کشور با ریاست دیوان عالی این کشور می تواند در صورت اقدام رئیس جمهور آمریکا به خیانت و ارتشا وی را محاکمه و عزل نماید و یا در جمهوری فرانسه  قوه مقننه این کشور می تواند در صورت اقدام رئیس جمهور فرانسه به خیانت علیه کشور وی را محاکمه و عزل نماید.  بریای برکناری عالی ترین مقام سیاسی این دو کشور تنها اقدام به خیانت و ارتشا تصریح گردیده است حال آنکه بر اساس مفاد اصل 111 قانون اساسی جمهوری اسلامی موارد متعددی به صورت قانونی برای عزل رهبری توسط مجلس خبرگان پیش بینی شده است. عدم توانایی رهبری در اداره کشور ، فقدان صلاحیت علمی لازم برای افتا در ابواب مختلف فقه توسط رهبری ، فقدان عدالت، تقوا، بینش سیاسی و اجتماعی ، تدبیر، شجاعت ، مدیریت  و یا قدرت کافی برای رهبری می تواند موجب عزل رهبری گردد.بنابراین مشاهده می شود که اهرم های نظارتی و شرایط احراز عدم صلاحیت رهبری در قانون اساسی جمهوری اسلامی به مراتب روشن تر، وسیع تر و بدون ابهام می باشد. حال آنکه اثبات خیانت برای عزل و بر کناری رئیس جمهوری آمریکا و فرانسه مشکل است و به صورت ملی امکان پذیر نیست. همچنین مشخص نییست در صورت عدم توانایی رئیس جمهور آمریکا از انجام صحیح وظایف خود و اعمال صلاحیت های قانونی خود، عزل و برکناری وی از رهبری حکومت در این کشور به چه شیوه قانونی امکان پذیر خواهد بود. این سوال درباره عدم صلاحیت رئیس جمهور فرانسه نیز مطرح می گردد که قانون اساسی جمهوری پنجم فرانسه آن را مسکوت گذاشته است.

5.       در قانون اساسی آلمان فدرال انتخاب رئیس جمهور آلمان به شکل غیر مستقیم توسط منتخبان مجالس فدرال و ایالتی و به وسیله مجلسی تحت عنوان « کمیسیون فدرال آلمان» انجام می گیرد.بنابراین رئیس جمهور آلمان منتخب مردم نمی باشد. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز انتخاب رهبر به شکل غیر مستقیم و توسط مجلس خبرگان منتخب مردم صورت می گیرد با این تفاوت که اعضا مجلس خبرگان بر اساس اصل 108 قانون اساسی و با اکثریت فقهاتشکیل شده است که به استناد به شرایط  متعدد مصرح در اصل 109 قانون اساسی  فردی را به عنوان ولی فقیه و رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب می نمایند. بنابر این انتخاب رهبری تنها در قانون اساسی جمهوری اسلامی به شکل غیر مستقیم نیست بلکه در حقوق اساسی تطبیقی موارد مشابهی یافت می شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۱ ، ۲۱:۰۲
محمد مهدی رجب بیگی


شاید همه ما بارها این را شنیده ایم که ولایت مطلقه فقیه را عین دیکتاتوری می دانند ، بسیاری از افراد این گونه می پندارند که اختیارات معصوم را به غیر معصوم دادن قابل قبول نیست زیرا قدرت فساد آور است و قدرت مطلقه هم مطلقا فساد آور است!

اولا در پاسخ به این افراد باید گفت که قدرت همیشه فساد آور نیست و برای تایید حرفمان هم میتوان به نمونه های تاریخی از حکومت هایی اشاره نمود که نه تنها فساد آور نبوده اند بلکه مردم توانسته اند در سایه آن طعم حقیقی عدالت را هم بچشند مانند حکومت امیر المومنین علی علیه السلام.

ثانیا اشکال این افراد این است که حکومت را تنها در دو نوع خلاصه می کنند : 1- حکومت مبتنی بر اراده مردم ( دموکراسی) 2- حکومت مبتنی بر اراده یک فرد ( دیکتاتوری)؛ اما این تقسیم بندی ناقص، باعث تنیجه ناقص از سوی این افراد می گردد که حکومتی که مبتنی بر اراده مردم به صورت کامل نباشد پس دیکتاتوری است ! در حالیکه نوع سومی از حکومت وجود دارد که مبتنی بر اراده خداوند است  که ولات فقیه هم در نوع سوم از این تقسیم بندی قرار می گیرد که نمی توان آن را دیکتاتوری دانست.

از طرفی باید دید که مطلقه بودن ولایت فقیه به چه معنی است ؟  آیا مطلقه بودن در برابر مقیده بودن قرار می گیرد ؟ به عبارت دیگر آیا ولایت مطلقه فقیه بدون هیچ قیدی است و آزاد و رها ست یا خیر؟

بسیاری از ما می پنداریم که ولایت مطلقه در برابر ولایت مقیده است و یعنی اینکه هیچ قیدی در بر ندارد و ولی فقیه آزاد است که هر چه می خواهد انجام دهد! در حالیکه ولایت مطلقه در برابر ولایت محدده قرار می گیرد یعنی که هیچ محدودیتی ندارد در حالیکه دارای قید می باشد. اینکه حضرت امام (ره ) فرمودند : «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است» از این رو میباشد(ایشان نفرموده اند که ولی فقیه همان رسول الله (ص) است )

پیامبر (ص) دارای شئونی بودند از جمله اینکه همسر بودند برای حضرت خدیجه (س) ، پدر بودند برای فرزندانشان، نبی بودند برای دریافت و ابلاغ وحی و حاکم جامعه بودند و دارای اختیارات سیاسی و اجتماعی و ... .از آن جایی که پیامبر اسوه حسنه ای برای ما به شمار میروند در نتیجه ما هم در شئون مختلف زندگی مان باید مانند ایشان باشیم مثلا همانطور که حضرت در شان پدر بودن دارای وظایف و اختیاراتی بودند ما هم دارای همان وظایف و اختیارات در قبال فرزندانمان هستیم. از این رو ولی فقیه نیز که دارای شان حاکم جامعه است باید دارای همان اختیارات و وظایف رسول الله در جامعه باشد. این عاقلانه نیست که ولی فقیه را جای پیامبر در جامعه بنشانیم و وظایف ایشان را در حوزه جامعه به فقیه بدهیم ولی اختیارات ایشان را به او ندهیم.

ممکن است پرسیده شود که ولی فقیه که معصوم نیست که به او اختیارات رسول الله را بدهیم؟

اولا برای همین است که معرفی ولی فقیه دارای ساز و کاری است که علاوه بر اینکه او را به مردم معرفی کنند ، هر لحظه نیز عدالت او را بررسی می نمایند  تا اینکه با کوچکترین خطایی سقوط ولایت او را اعلام نمایند . نکته ای که نباید از آن غافل ماند این است که ولایت مطلقه فقیه مقید به قوانین دین و شریعت اسلام است و خارج از آن نمی تواند تصمیمی بگیرد پس در چارچوب دین هیچ محدودیتی برای ولی فقیه وجود نخواهد داشت.

 در این میان گروهی از فقها که ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارند آن را محدود به امور حسبه می دانند ، امور حسبه اموری است که شارع به ترک آن راضی نباشد مثل امور ایتام ، اداره اموال بدون صاحب، قضاوت و ... . اما موافقان ولایت فقیه معتقدند که غیر از مواردی که از شئون نبی است ، بقیه در حوزه اختیارات ولی فقیه است ؛ مرحوم نائینی استدلال جالبی دارند ایشان معتقدند که اگر دایره اختیارات ولی فقیه ، فقط امور حسبه باشد پس اداره حکومت هم جز امور حسبه محسوب می شود  چرا که خداوند به ترک حکومت راضی نیست ایشان در ادامه استدلال می کنند که نمی توان ولی فقیه را جای معصوم نشاند ولی وظایف و اختیارات معصوم را به او نداد.

پس ولایت مطلقه فقیه مقید به احکام شریعت است و در این چارچوب کاملا آزاد است که جامعه اسلامی را به سر حد کمال خود در زمان غیبت امام معصوم برساند و هرگونه لغزشی توسط سازو کار مجلس خبرگان رهبری رصد می شود تا در صورت خطا ، سقوط ولایت او اعلام گردد.

ادامه دارد....

پی نوشت:

سه سوال از آیت الله سیستانی درباره ولایت فقیه:

پرسش: آیا ولایت فقیه تحقیقی است یا تقلیدی؟

پاسخ: تقلیدی است.

پرسش: نظر معظم له درباره ولایت فقیه چیست؟

پاسخ: ولایت در آن چه ـ به اصطلاح فقها ـ امور حسبیه خوانده می‌شود برای هر فقیهی که جامع شرایط تقلید باشد ثابت است و اما در امور عامه که نظم جامعه اسلامی بر آنها متوقف است، هم در شخص فقیه و هم در شرایط به کار بستن ولایت امور دیگری معتبر است، از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنین.

پرسش: می‌خواستم بدانم اگر حکم مرجع تقلیدی با حکم ولی فقیه فرق داشت، مقلد باید از کدام اطاعت کند؟

پاسخ: حکم کسی ولایت شرعی دارد، در امور عامّه [که] نظام جامعه و معاش مردم بر آن مبتنی است بر همه نافذ است حتی بر مجتهدین دیگر، مگر اینکه علم به خطا بودن آن یا مخالفتش با آنچه از کتاب و سنت قطعاً ثابت شده داشته باشد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۴۵
محمد مهدی رجب بیگی
یکشنبه چهاردهم خرداد 1391
در دو قسمت قبل به بررسی دلالیل عقلی ضرورت وجود ولایت فقیه پرداختیم در این قسمت به دلایل نقلی خواهیم پرداخت، در این زمینه دلایل نقلی بسیاری وجود دارد که تنها به برخی از آن‌ها اشاره خواهم کرد:

1.روایات:

اولین روایت از عمر بن حنظله از امام صادق (ع) نقل می‌کند که از ایشان می‌پرسند که دو نفر از شیعیان در مورد قرض یامیراث اختلافی داشتند و سراغ حاکم رفتند، حکمش چیست؟ ایشان فرمودند: اگر از حاکم جور حتی حق خود را گرفته باشند، حرام است. (اصول کافی، ج 1، حدیث دهم)

دومین روایت از پیامبر اکرم (ص) است که می‌فرمایند:خدایا جانشینان مرا رحمت کن (سه بار این را تکرار می‌فرمایند) از ایشان پرسیده می‌شود که جانشینان شما چه کسانی هستند؟ می‌فرمایند: کسانی که بعد از من می‌آیند حدیث و سنت مرا نقل می‌کنند و به مردم می‌آموزند. (وسائل الشیعه، ج 18، ص 66)

سومین روایت از پیامبر (ص) است که می‌فرمایند: به راستی علما وارثان پیامبرانند. پیامبران هیچ پولی به جا نمی‌گذارند به که علم به جا می‌گذارند. (اصول کافی، ج 1، حدیث، 42)

چهارمین حدیث از امام کاظم (ع) است که می‌فرمایند: هنگامی که فقیهی مومن بمیرد، فرشتگان بر او می‌گریند و قطعات زمینی که بر آن عبادت می‌کرد و در های آسمانی که با اعمالش به آن فرا می‌رفته، می‌گریند. در دژ اسلام شکافی پدیدار خواهد شد که هرگز ترمیم نخواهد شد زیرا دژهای اسلامند و برای اسلام نقش حصار مدینه برای مدینه را دارند. (اصول کافی، ج 1، حدیث سوم)

پنجمین روایت از پیامبر (ص) است که می‌فرمایند: فقها امین و مورد اعتماد پیامبرند تا هنگامی که وارد مطامع و لذایذ دنیا نشده باشند. وارد شدن آن‌ها تا زمانی است که وارد پیروی کردن قدرت حاکم نشده باشند در این صورت باید از پیروی کردن ایشان بپرهیزند. (اصول کافی، ج 1، حدیث 5)

ششمین روایت از حضرت مهدی (عج) است که اسحاق بن یعقوب نامه ای خدمت ایشان می‌نویسند، ایشان پاسخ می‌دهند:

«و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم»

«در حوادثی که رخ می‌دهد به کسانی که حدیث ما را روایت می‌کنند رجوع کنید که اینان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم»

این معروف‌ترین حدیثی است که بر ولایت فقیه دلالت می‌کند.

2.اجماع:

اجماع به عنوان یکی از دلایل نقلی، اتفاقی از علمایست که به تایید معصوم برسد که البته امروز اجماع نداریم حداکثر اجماع برای قرن پنجم است. مرحوم حسینی عاملی در کتاب مصباح الکرامة ادعا می‌کند که ولایت فقیه یک بحث اجماعی است یعنی از همان عصر معصوم تا به امروز هیچ عالمی نیست که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد. البته ذکر این نکته مهم است که هیچ فقیهی، ولایت فقیه را انکار نمی‌کند و اختلاف تنها بر سر اختیارات ولی فقیه است.

پی نوشت:

البته آیات هم وارد در بحث دلایل نقلی است که چون در قسمت اول به فراخور موضوع اشاره کردم دوباره مطرح نشد.

ادامه دارد...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۴۴
محمد مهدی رجب بیگی
ند وقت پیش حرف جالبی را از یکی از روشنفکر نماهای اطرافم شنیدم که با واقعه امروز مرتبط است. او علت انهدام هواپیمای مسافر بری ایرباس در خلیج فارس توسط ناو آمریکایی را این می دانست که در سایه این هواپیما یک هواپیمای اف- 14 در حال حرکت بود که ناخدا ناو آمریکایی، هواپیمای اف-14 را هدف قرار داده بود اما به دلیل نزدیکی به ایرباس برخورد کرده است! ابتدا فکر کردم که این داستان ساخته و پرداخته ذهن خودش است اما از آنجا که ذهن این افراد همچون طوطی حرفهای دیگران را بلغور می کنند با جستجوی کوچکی در اینترنت متوجه شدم که این داستان بسیار مهیج ساخته و پرداخته ذهن بیمار آقای نوریزاد است!

در این داستان مهیج  سوالی ذهن مرا به خود مشغول کرده است، اینکه این داستان مهیج که به ذهن نوریزاد خطور کرده از کجا آب می خورد؟

سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری جلسه ای در 23 تیر ماه 1367 در کانادا با حضور نمایندگان دو طرف تشکیل داد  که نماینده آمریکا ادعا کرد:

«در روزهای -- و -- جولای، منطقه خلیج فارس ناامن بود. کشتی های مختلفی از جمله یک کشتی پاکستانی و لیبریایی هدف حمله قرار گرفتند. در همان روز یک هواپیمای F_14 و یک هواپیمای مسافربری از فرودگاه بندرعباس برخاستند. به رغم تلاش های ناو وینسنس برای شناسایی هواپیما ازجانب این هواپیما پاسخی دریافت نشد و فرمانده ناو برای دفاع از خود به سوی هواپیما شلیک کرد.»

این ادعا در حالی است که دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمی‌داد. به علاوه این که  این هواپیما در دالان هوایی بین المللی در حال پرواز بوده و از نظر قوانین بین المللی نه حق داشته که به وی اخطار حمله دهند و نه ابا سرعتی که در حال حرکت بوده می تونسته در سایه یک اف -14 باشد!

چهار سال بعد روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی که حاوی چندین نکته تازه بود، گفت که ناو وینسنس در آب‌های فلات قاره ایران بوده است نه در آب‌های بین المللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته شده است. همچنین دریا سالار «ویلیام کراو»، رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا بعدها در گفت‌وگو با بی بی سی تاکیدکرد: ناو «وینسنس» بدون هیچ دلیل روشنی با وجود برخورداری از توپ‌ها و موشک‌های دوربرد به کرانه آبهای ایران آمده بود. هدف آمریکا، نه تنها ساقط کردن هواپیمای ایرباس ایران، بلکه وادار کردن جمهوری اسلامی به پذیرش صلح و پایان جنگ تحمیلی بود. چنان‏که رونالد ریگان، رییس جمهور وقت آمریکا در این زمینه اظهار داشت: "این فاجعه (سقوط هواپیمای مسافربری ایران از سوی آمریکا) ضرورت دست‏یابی به برقراری صلح را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است".

حال که این ادعا و داستانها در گزارش سازمان ملل درباه این واقعه به اثبات نرسیده و اینکه دولت آمریکا حاضر به پرداخت غرامت به خانواده قربانیان شده برای ما محرز است که این حادثه بر اثر اشتباه نبوده و حتی داستان ساختگیشان هم آنقدر بی پایه است که از نظر کارشناسان خودشان هم قابل اثبات نیست. نمیدانم که آقای نوریزاد بعد از این همه سال، به جای اینکه به فکر مردمشان باشند و با این داستانها نمک به زخم آنها نباشند به فکر توجیه نمودن آن واقعه دلخراش هستند و از همه جالبتر اینکه عده ای هم در داخل این ادعای بی پایه را بلغور میکنند واین از همه عجیبتر است!

دل نوشت:

ای کاش برخی باور می کردند که آمریکا دشمن قسم خورده ماست!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۲۲
محمد مهدی رجب بیگی

دلایل عقلی بر ضرورت وجود ولایت فقیه:

ابتدا به طور اجمالی می توان دلایل را به شش دسته تقسیم نمود:

1-       نیاز جامعه اسلامی به حکومت

2-       قاعده لطف

3-       ادعای اسلام به پاسخگویی به همه نیاز ها

4-       نوع خاص احکام اسلامی

5-       وجود فقها در زمان خود اهل بیت علیهم السلام

6-       فقیه نزدیکترین مصداق به معصوم است

در توضیح دلایل عقلی به ترتیب پیش خواهیم رفت.

1-       بر اساس آنچه در قسمت قبلی گذشت دانستیم که ضرورت تشکیل جامعه بر هیچ کس پوشیده نیست و حتی برخی از اندیشمندان غربی نیز به قرارداد اجتماعی برای رسیدن به منافع فردی اشاره نمو ده اند. پس اگر بپذیریم که جامعه نیاز به حکومت دارد باید بپذیریم که جامعه اسلامی هم نیاز به حکومت دارد علاوه بر این در قرآن هم تاکیدات بسیاری بر حفظ وحدت بین مسلمین داریم از جمله:

-          واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا

-          و لا تنازعوا فتبشلوا و تذهب ریحکم

جامعه ای که اینقدر به وحدت تاکید دارد چاره ای جز تشکیل حکومت برای رسیدن به این وحدت ندارد.

2-       بر اساس قاعده لطف که خداوند همه مارا خلق نموده و ما نیازمند به هدایت او هستیم و از آنجایی که پروردگار ما لطیف است باید برای ما هدایتگر بفرستد تا مردم بعد از آن هیچ عذری نداشته باشند که اگر برای ما پیامبر می فرستادی ما گمراه نمی شدیم. در زمان پیامبران قاعده لطف از طریق آنها بود و در زمان ائمه این قاعده بوسیله آنها بود اما حالا چطور ؟ اگر خداوند در برهه ای از زمان افراد را رها کند بر خلاف لیطیف بودن او ست! خداوند باید برای ما هدایت گر می فرستاد زیرا ما نه در زمان پیامبر و نه در زمان ائمه زندگی نمی کنیم! ما در زمان غیبت معصوم از هادی بی نیاز نیستیم و به همان دلیلی که قاعده لطف فرستادن پیامبر و امام را ایجاد می کند باید در این زمان هم به فکر هادی برای ما باشد.

3-       دین اسلام داعیه دار پاسخگویی به همه نیاز های بشری است همانطور که خداونددر آیه قرآن می فرمایند « الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت لکم نعمتی »خداوند در این آیه می فرمایند که امروز دین را کامل نمودم پس دینی که ادعا می کند برای همه نیازهای ما برنامه دارد برای نیاز به حکومت برای جامعه اسلامی نمیتواند برنامه ای نداشته باشد .

4-       در قرآن احکامی می بینیم که بدون حکومت اجرا نمی شود و قابلیت اجرا ندارد از جمله این احکام عبارتند از:

 

-          نماز:

آیا بدون حکومت نمی توان نماز را بر پا کرد؟در پاسخ به این سوال باید گفت خیر زیرا اصل در جامعه اسلامی بر جماعت است و در صورتی که برگزاری نماز جماعت امکان نداشته باشد می توان نماز را به فرادی اقامه نمود. حال چه کسی باید امام جماعت را تعیین نماید؟ چه کسی باید امام جمعه را که فرد اجلی نماز های جماعت است را تعیین نماید ؟ اگر پاسخ داده شود که خود فقها از بین خود انتخاب کنند باید گفت که احتمال اختلاف وجود دارد و یا اصلا چه کسانی می توانند بری این کار کاندید شوند؟ چه کسی تشخیص می دهد که چه زمانی باید نماز عید قربان و عید فطر خواند؟و...

خوب شاید پریده شود امروز هم که در جامعه اسلامی هستیم در تعیین زمان خواندن نماز عید فطر اختلاف است؟

در بین مراجع فقط چند تن از ایشان معتقدند که رویت هلال از شئونات حاکم نیست از جمله این مراجع حضرات عظام آیت الله خویی، آیت الله سیستانی و آیت الله وحید و آیت الله تبریزی هستند (که البته دو تن از این آیات عظام فوت نموده اند) در زمان امام خمینی (ره) هم بین ایشان وآیت الله خویی بر سر این مساله اختلاف بود اما این قضیه از سال 83 بزرگ شد ورنگ و بوی سیاسی گرفت. یادم می آید برای اولین بار که آیت الله بهجت در مسجد فاطمیه قم نماز عید فطر را خواندند همانجا سوال پرسیدند که آیا آیت الله خامنه ای رویت هلال را اعلام نموده اند ؟ که پاسخ می دهند ، خیر و ایشان می فرمایند این نماز در این جا بماند.

-          روزه و اعتکاف:

اعتکاف در مسجد جامع باید برگزار شود، در تهران که 6 مسجد جامع بیشتر نداریم حال با این حجم داوطلبان باید چه کرد؟ در این جا حاکماست که می تواند تعییین کند که مساجد غیر جامع هم می توانند محل اعتکاف باشند یا خیر که در این زمینه حضرت آقا وارد شدند و فرمودند که اعتکاف در مساجد غیر جامع هم امکان پذیر است.در باره روزه هم باید گفت که مجازات روزه خوار و نحوه مجازاتش را حاک است که باید تعیین کند.

-          زکات:

زکات یکی از واجبات مسلمین است که مصارف 8 گانه دارد و تعیین نحوه مصرف آن با حاکم است برای مثال یکی از این موارد 8 گانه برای غارمی است که امروزه حاکم شرع این مورد را در مورد بدهی زندانیان به مصرف می رساند.

-          خمس:

خمس نیز یکی دیگر از واجبات مسلمین است که بعد از یک سال مالی هر آنچه از کسب بدست آمده و مازاد بر نیاز یک ساله است باید یک پنجم آن ر بدهیم که اگر ندهیم کل مال ما حرام است. مصارف خمس باید توسط چه کسی تشخیص داده شود؟

-          انفال:

مدیریت انفال بدون حکومت چگونه خواهد بود؟

-          حج:

اگر مستطیع شدید حکومت می تواند شما را مجبور کند که به حج بروید و یا اگر جمعیت مسلمین در حج کم شود باز حکومت می تواند شمارا مجبور به رفتن کند هر چند که مستطیع نباشید.

-          جهاد:

چه کسی تشخیص می دهد که چه قدر آمادگی دفاعی داشته باشیم؟ و یا چه کسی است که تشخیص می دهد چگونه و چه زمانی بجنگیم؟

-          بغاة:

قرآن می فرماید «که اگر عده ای از مومنین علیه عده ای دیگر دست به جنگ زدند ابتدا صلح کنید ، اگر یکی بر دیگری تجاوز کرد جلویش را بگیرید تا به امر خدا گردن نهد»  چه کسی تشخیص می دهد که کدام گروه باغی است؟

-          غنائم جنگی:

امروز چه کسی تشخیص می دهد که غنائم جنگی متعلق به چه گروهی است؟

-          جزیه:

جزیه مبلغی است که غیر مسلمانانی که در جامعه اسلامی زندگی می کنند باید در قبال امنیتی که برایشان فراهم می شود بپردازند.چه کسی تعیین می کند چه مقدار و چه کسانی باید جزیه بپردازند؟

-          اسرای جنگی:

چه کسی باید تکلیف اسرای جنگی و زمینهایی را که در جنگ کسب نموده ایم را مشخص کند؟

-          قضا و حدود:

در جامعه اسلامی قضاوت باید بر عهده چه کسانی باشد و اینکه چه کسانی باید حدود را اجرا نمایند؟

-          امر به معروف و نهی از منکر:

از بین مراحل مختلف امر به معروف و نهی از منکر چه کسی باید مرحله یدی آن را اجرا نماید؟

این احکام  قطعا بخشی از احکامی است که برای اجرای آن نیاز به حکومت اسلامی داریم.

5-       در زمان معصومین هم فقهایی بوده اند که متکفل اجرای احکام الهی در اقصی نقاط جامعه اسلامی بودند. از جمله این افراد مالک اشتر  است که از طرف حضرت امیر نماینده در مصر بودند . در واقع در زمان معصومین هم به فقهایی با اختیارات معصوم در نقاط مختلف سرزمین اسلامی لازم بود که مشکل و نیازهای مسلمین را حل نمایند .

6-       امروز که در زمان غیبت امام معصوم هستیم و به ایشان دسترسی نداریم باید به سراغ نزدیکترین مصداق به امام معصوم برویم که:

-          فردی عالم به احکام کلی اسلامی باشد.

-          شایستگی اخلاقی و معنوی داشته باشدو صرف فقیه بودن کافی نیست همانطور که امام کاظم (ع) می فرمایند : کسی که صانعا لنفسه و حافظا لدینه و مخالفا علی الهوا و مطیعا لامر مولاه باشد بر عوام واجب است که از او تقلید نمایند.

-          مدیریت سیاسی و اجتماعی داشته باشد.

این مقاله ادامه دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۴۱
محمد مهدی رجب بیگی

بعد از پخش مستند بی بی سی با عنوان « خط و نشان رهبری » درباره آقا، شاهد حرفها و حدیثهای جدیدی از سوی برخی روشن فکرنماهای اطرافم  بودم که کاملا برایم مشخص است که هیچ آبشخوری جز اراجیف بیان شده در آن مستند ندارد.

مدتهاست که منتظر فرصتی بودم که بتوانم مطالبی را درباره ولایت فقیه از مبانی فقهی گرفته تا بررسی عملی مواضع رهبری در حد امکان بنگارم که انشالله دوستان بتوانند استفاده نمایند

در اینجا قصد دارم از دلایل عقلی و نقلی ضرورت وجود ولایت فقیه بنگارم اما قبل از آن لازم میدانم برخی مقدمات را برای دلایل عقلی ذکر نماینم و در مقالات بعدی از دلایل عقلی و نقلی بنویسم.


مقدمات مبانی عقلی:

1-      حکم عقل بر سر ضرورت وجود حکومت:

انسان بالتبع یک موجود اجتماعی است و هیچ کس در این موضوع مناقشه ای ندارد اینکه انسان از زمان ابتدایی خلقت ادوار مختلف اجتماعی را طی نموده تا به این تکامل نسبی در زندگی اجتماعی دست یافته امری بدیهی است؛ یکی از تفاوت های عمده انسان با حیوان همین است که انسانها مانند حیوانها نیستند که غریزی به سوی جامعه بروند بلکه به خاطر منافعی که در زندگی اجتماعی نهفته است به سوی تشکیل جامعه می روند. ژان ژآک روسو هم در کتاب قرارداد اجتماعی به این موضوع اشاره می کند که انسان به خاطر دست یافتن به منافع شخصی حاضر است که از یک سری ازمنافعش بگذرد ویکسری از اختیاراتش را به جامعه واگذار می کند و در قبال آن به منافع بیشتری دست می یابد اینکه انسانها خود را در تنگنای اجرای قوانین قرار می دهند و آزادی خود را محدود می کنند که به نظم اجتماعی برسند و درپرتو آن با آرامش زندگی کنند یکی از این موارد است.

2-      آیا می توان بدون حکومت جامعه را اداره کرد؟و در عین حال بتوان به هدف نهایی از خلقت رسید؟

در پاسخ به این سوال هر عقل سلیمی حکم می کند که بدون وجود یک حکومت (از هر نوعی) نمیتوان جامعه را اداره نمود چرا که نبود یک حکومت برای تصمیم گیری در ابعاد کلان یک کشور مساوی است با هرج و مرج و آنارشی که  قطعا در چنین جامعه ای افراد نمی توانند به هدف نهایی از زندگی بشر دست یابند.

3-      آیا گروه خاصی مشروعیت ذاتی برای حکومت دارند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که به طور کلی هیچ گروه خاصی دارای مشروعیت ذلتی برای حکومت بر مردم نیستند. در قرآن مجید دو آیه در باره حاکمیت مطلق خداووند وجود دارد، که یکی از آنها «لا حکم الا لله» و دیگر «ان الحکم الا لله» است که در هر دو حاکمیت را تنها از آن خداوند تبارک و تعالی می داند.

4-      حال خداوند که حاکمیت مطلق بر جهان دارد از طریق کدام بندگان این حاکمیت را اعمال می کند؟

در آیات قرآن که جستجو کنیم به آیاتی بر می خوریم که خداوند حکومت را به برخی از بندگانش تفویض می کند که از جمله این آیات عبارتنداز :

سوره مبارکه بقره آیه 124: وقی که خداوند، حضرت ابراهیم را به امتحان مبتلی کرد، خداوند فرمود تو را امام قرار دادم.( به پیامبرش حکومت را عطا نمود)

سوره مبارکه ص آیه 26: ای داوود تو راخلیفه در زمین قرار دادیم، بین مردم به حق حکومت کن. .( به پیامبرش حکومت را عطا نمود)

سوره مبارکه احزاب آیه 6: پیامبر در شئون مومنین از خود آنها به آنها اولی است.

سوره مبارکه احزاب آیه 36: امر من یا رسول من که آمد؛ باید بپذیرید.

سوره مبارکه مائده آیه 59: ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا و رسول و اولی الامر او اطاعت کنید.اگر در موضوعی اختلاف پیدا کردید به خدا و رسول رد کنید.

سوره مبارکه مائده آیه 55: قطعا ولی شما خدا و رسول خدا و کسانی هستند که ایمان آورده اند و نماز می خوانند و در حالیکه در رکوع هستند زکات می دهند.( قسمت پایانی این آیه نشان می دهد که حکومت محدود به زمان رسول خدا (ص) نیست بلکه به بعد از آن هم اختصاص دارد و منتقل می شود.)

سوره مبارکه نسا آیه 65: به خدا قسم که اینها ایمان نیاورده اند تا موقعی که تو را حاکم قرار ندهند، ایمان واقعی نیاورده اند.

سوره مبارکه نسا آیه 105: قطعا کتاب را به تو پیغمبر نازل کردیم که به حق بین مردم حکومت کنی.

از آیات بیان شده این چنین برداشت می شود که خداوند حکومت را جز برای خود و رسولانش و جانشین رسولش قرار نداده است.

5-      عدم جدایی دین از سیاست:

بر خی معتقدند که خداوند برای ما حکومت قرار داده اما این حکومت تنها در حوزه دین بوده و نه در حوزه سیاست!

در پاسخ به این افراد کافی است که به سیره پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی ( ع) در مدینه و کوفه  اشاره نماییم این بزرگواران مجموعا 16 سال سابقه حکومت به معنای همه جانبه از دین گرفته تا سیاست را تجربه نموده انددر اسلام حاکم سیاسی همان حاکم دینی است چرا که بسیاری از احکام قرآن که در مقالات بعدی اشاره خواهد شد بدون حکومت اسلامی امکان اجرا شدن ندارند.

6-      برخی نیز معتقدند که اگر چه در زمان امام معصوم حکوومت سیاسی تشکیل شد اما با چه توجیهی امام غیر معصوم را جای امام معصوم می نشانید ؟ حضرت روح الله فرمودند که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است!!!

ادامه این مطلب را می توانید در مقالات بعد بخوانید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۳۷
محمد مهدی رجب بیگی